عصری که دخترم خونه اومد گفت:مامان، پریسا غذا نیاورده بود چون میگفت تو خونه عدسی خورده.
یک لحظه زمین و زمان دور سرم چرخید و کلی به خودم لعنت فرستادم که چرا یادم نبود ساندویچ اضافه درست کنم.
+ولی مامان ،خانم نوایی معلم کلاس اولمون اومد پیش پریسا بعدش هم واسش ساندویچ آورد فک کنم یادش مونده بود که اون مامان نداره...