ناصر تراب زاده@NasserTorabzade
الان 2ساعت و 4دیقه از زمستون 1392 میگذره، چیزایی که سالی 1بار اتفاق میفتن منو به این فکر میندازن که چنتا دیگشونو میبینم؟ زمستون 1492 کجاییم؟
ناصر تراب زاده@NasserTorabzade
حس ِ مسخرهی آخر روز، وقتی تو راه ِ خونه سرت رو به شیشهی اتوبوس تکیه دادی. هدفون صدای ترافیکو میپوشونه، ولی صدای فکرای رندم توی سرت رو نه.
ناصر تراب زاده@NasserTorabzade
الان 2ساعت و 4دیقه از زمستون 1392 میگذره، چیزایی که سالی 1بار اتفاق میفتن منو به این فکر میندازن که چنتا دیگشونو میبینم؟ زمستون 1492 کجاییم؟
ناصر تراب زاده@NasserTorabzade
حس ِ مسخرهی آخر روز، وقتی تو راه ِ خونه سرت رو به شیشهی اتوبوس تکیه دادی. هدفون صدای ترافیکو میپوشونه، ولی صدای فکرای رندم توی سرت رو نه.